فصل دوازدهم
ترجمه اسناد پيوست
اين اسناد بر حسب تاريخ ذکر شده اند
اسناد ذکر
شده در این فصل از مراکز اسناد کشورهای آنگلیس،آمریکا و آلمان استخراج شده اند.
سند پيوست
شماره 3
استخراج شده
از سند F.O. 248/1070
از: جنرال
کنسول انگليس در اصفهان
8 فوريه،
1913
نايب
حسين تقبل کرده است،اموالي را که سارقين در تاريخ 23 ژانويه در شوراب از
کارواني که متعلق به اکبر
ميرزا به سرقت بردهاند، پس گرفته و به صاحبش باز گرداند.
نايب حسين
هنوز براي بدست آوردن شغل فرمانداري کاشان فعاليت ميکند. شايع کردهاند مبالغ
زيادي براي مقامات دولتي در تهران حواله کرده است!
با وجود
سرقتي که در شوراب شده است. ساير جادهها باز و رفت و آمد به سهولت انجام ميشود.
سند پيوست
شماره 4
1 مارس، 1913
شايع
است که بعضي از افراد نايب حسين شبها به منازل مردم دستبرد ميزنند.
رابطه بين
نايبيان و فرماندار کاشان ارشدالدوله بختياري رو به وخامت رفته و هردو در مقابل
هم سنگر بندي کردهاند.
سند پيوست
شماره 5
8 مارس، 1913
حرکت نيروهاي
ژاندارمري به طرف کاشان نايبيان را مشوّش و ناراحت کرده است. آنها سواران خود را از کليه پاسگاههاي
قره سوراني به کاشان خوانده و مشغول سنگر بندي و تقويت خود ميباشند.
سند پيوست
شماره 6
14 مارس،
1913
قرار داد قره
سوراني نايبيان با دولت در روز 22 مارس 1913 يعني روز اول سال نو ايرانيها به
پايان ميرسد.نايب حسين از شنيدن
شايعه نزديک شدن دستهاي از ژاندارمها که به اسم رفتن به بروجرد از قم به طرف
کاشان سرازير شدهاند نگران شده و دستور داده است همه سوارانش از گوشه و کنار در
کاشان گرد هم آيند.
بعضي از
سرکردگان سابق او که فعلاً عليه او متحد شده و با
حدود 40 سوار در نراق منتظرند، تا پس از رسيدن قواي دولتي به او حمله ور شوند.
سند پيوست
شماره 7
29 مارس،
1913
به علت گرفتن
حق راه توسط افراد قره سوران نايبيان از کاروانهايي که به کاشان وارد ميشوند، به مقدار کافي گندم
و آرد وارد شهر نشده و در نتيجه قيمتها بالا رفته است.
سند پيوست
شماره 8
12 آوريل،
1913
مامور جديد
اداره پست که از اصفهان وارد کاشان گرديد. اظهار کرده است که: دولت تهران مسئوليت
امنيّت کليّه جادههاي
شرق ايران را در اختيار قره سورانهاي نايب حسين ميگذارد.
سند پيوست
شماره 9
3 مه، 1913
تائيد شده
است که سواران نايبيان براي حفظ امنيت در راههاي شيراز با افراد ژاندارمري همکاري
خواهند نمود.
طبق گزارش
واصله محصولات کشاورزي در همه نقاط خوب بوده است.
سند پيوست
شماره 10
24 مه، 1913
برابر گزارش
مسئول تلگرافخانه اردستان:
سواران نايب
حسين که از يزد مراجعت ميکردند، رفتارشان نسبت به ساکنان دهات سر راه بسيار خوب و
رضايت بخش بوده است. هزينه خوراک اين سواران را ساکنان دهات تأمين کردهاند.
سند پيوست
شماره 11
7 ژوئن، 1913
کاشان:
بيماري
تيفوئيد در همه جا شايع شده است.
کاروان پستي
که عازم کاشان بود تا تحويل مامورين ماشاءالله خان گردد، در
نزديکي نراق توسط سارقين ربوده شد و مبلغ 700 تومان پول نقد را با خود بردند.
سند پيوست
شماره 12
13 سپتامبر،
1913
سواران قره
سوران کاشي که عازم يزد بودند. در بين راه مبلغ 2000 تومان از ساکنان دهات سر راه
اخذ کرده بودند. به مجّرد شنيدن اين
خبر ماشاءالله خان ميرزا عباسخان را براي رسيدگي و پس گرفتن پولها به يزد اعزام
نمود.
سند پيوست
شماه 13
از: كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
6 دسامبر
1913
شماره
1070 / 248
گزارش
وضع شهرها و جادهها :
اردستان
:
مأمور
تلگرافخانه اردستان گزارش ميدهد: چراغ علي خان بختياري كه بنام سردار صولت
معروف است و در سال 1912، به اتفاق پدر همسرش سهامالسلطنه، در تلگرافخانه اردستان
مُتحّصن شده بود،
اخيراً از اصفهان به اردستان مراجعت و سواران خود را به روستاهاي اطراف اعزام
كرده است. گفته شده است كه اين سواران با توّسل به زور از
كشاورزان، پول نقد،جو و كاه دريافت و آنها را وادار كردهاند كه به تلگرافخانه رفته
و به صمصامالسلطنه استاندار اصفهان تلگراف زده و از وي بخواهند كه سردار صولت را
به فرمانداري اردستان بر گزيند.
همه روزه
تعدادي از روستائيان به تلگرافخانه ميروند، يك يا دو تلگراف نيز به تهران فرستاده
شده است .
مُعتمدين
اردستان با انتخاب سردار صولت به سمت فرماندار اردستان موافق نيستند.
گراهام.
سند پيوست
شماره 14
مدرک 2067ـ
371ـ F.O.
از: پتروگراد
سر بيوكانون (Sir Bucano )
به: سر
ادواردگري وزير خارجه انگليس Sir
Edward Grey
22 سپتامبر
1914 شماره 137
موضوع:
تلگراف شماره 413 من به تاريخ 15 سپتامبر در مورد ژاندارمري
.
با ملاقاتي
كه با وزير خارجه روسيه در پتروگراد داشتم، ايشان اعلام ميكند كه دولت روسيه تا اين
تاريخ تصميمي در مورد پشتيباني و تحت حمايت قراردادن نايب حسين نگرفته است. ضمناً نايب
حسين كه قبلاً فعاليتهاي ياغيگري داشته است، در دو سال گذشته نه تنها عمل خلافي
مرتكب نشده، بلكه با كمك فرزندش ماشاء اله خان خدمات مهمي در مورد
نگهداري راههاي تهران ـ اصفهان انجام داده است، و دولت شاهنشاهي ايران هيچگونه
نشانهاي كه حاكي از تمايل نايب حسين به فعاليتهاي مجدد ياغي
گرانه باشد ندارد.
سر
بيو كانون
وزير
مختار انگليس در روسيه
سند پيوستت
شماره 15
از: کنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
14 ژانويه
1915
شماره
26
اردستان:
شكايات
فراواني عليه سردار صولت فرماندار بختياري اردستان، فرزند (ذيقامالسلطنه)دراصفهان
دريافت شده است.
سند پيوست
شماه 16
از: كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
شماره 26
24
ژانويه1915
كاشان:
گزارش زير
توسط مامور تلگرافخانه كاشان ارسال شده است .
دكتر پوژن (Pugin) كنسول آلمان در اصفهان، اين هفته
از تهران وارد كاشان شد و مورد پذيرائي نايبيان قرار گرفت وضمناً با ماشاء اله خان
ملاقات كرد.
دكتر پوژن
سيد محمد تقي كاشاني را به عنوان كنسول تركيه در كاشان بر گمارد و پرچم تركيه را
بر فراز محل اقامت ماشاء اله خان و نايب علي بر افراشته و وانمود كرده است كه اين
منازل متعّلق به ملا
رافائل يهودي و تبعه تركيه، ميباشد
براي اطلاع
ازسند پيوست شماره 17 به فصل دهم اوضاع و شرائط آن زمان ايران رجوع شود.
سند پيوست
شماره 18
از: كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
4 فوريه 1915
شماره
1107 / 248
كاشان
:
مامور
تلگرافخانه كاشان گزارش ميدهد:
به اطلاع من
رسيده است كه نايب حسين، حدود 250 نفر از سواران مسلّح خود را به
نراق اعزام كرده تا عليه كرم خان و چراغعلي سردار صولت بختياري كه داراي همين
تعداد افراد مسلح ميباشند به جنگ پردازد. پس از جنگي كه بين اين افراد مسلّح در گرفت،
هر دو طرف تعدادي كشته و زخمي بر جاي گذاردند. افراد نايب حسين حدود 60 نفر از
افراد متجاوز را دستگير و به كاشان بردهاند. شايع است كه كرم خان موفّق به فرار
شده است.
سند پيوست
شماره 19
از كنسول
انگليس در اصفهان
به وزير
مختار انگليس در تهران
7 فوريه 1915
شماره
6
اخبار اصفهان
رديف 43 ـ
وضعيت شهر و توابع
شهر آرام است
ولي به علت ورود دكتر پوژن ( Dr. Pugin ) كنسول آلمان مردم هيجان زده شدهاند. قرار بود
دكتر پوژن زودتر از اين به اصفهان بيايد، ولي ورودش به تأخير افتاد.
در بعد از ظهر روز 4 فوريه، دكتر پوژن به همراه عدهاي كه در استخدامش بودند با
دو كالسكه وارد شهر شد. اشخاص مهم همراه او ميرزا محمد خان برادر امين التجار و
چند نفر از افراد ضرغامالسلطنه بودند.كالسكه دكتر پوژن به وسيله 15 نفر از سواران
نايب حسين و 30 نفر از سواران جوزاني كه در استخدام پوژن بودند و يك گروهان
ژاندارم شامل 40 نفر به فرماندهي يك افسر ايراني اسكورت ميشد، هنگام ورود آنها به
اصفهان 3 گوسفند در مسيرشان ذبح گرديد. دكتر پوژن را به منزلي كه قبلأ نمايندگانSociete du
Tombac در آن اقامت
داشتند بردند و پرچم آلمان و تركيه را در بالاي آن افراشتند.دكتر پوژن درمدت
اقامتش در اصفهان با تعداد زيادي از مردم ملاقات و اظهار كرده است كه بزودي كنسولهاي
روسيه و انگليس را از شهر بيرون و خودش كنسولگري روسيه را اشغال خواهد كرد.
براي اطلاع
ازسند پيوست شماره 20 و 21 به فصل دهم اوضاع و شرائط آن زمان ايران رجوع شود.
سند پيوست
شماره 22
از: كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
14 مارس 1915
شماره
30
قرارداد
نايب حسين با دولت تهران براي حفظ امنيت جادههاي اطراف كاشان، در تاريخ 22 مارس
كه مصادف با روز اول سال نو است به پايان ميرسد.
به علت شايعه
حركت تعدادي ژاندارم از قم به طرف بروجرد ، نايب حسين در حالت نگراني به سر ميبرد، لذا سواران خود را
از جادهها به كاشان فرا خوانده است.
بعضي از
سركردگان قبلي نايب حسين كه از وي جدا شده و در حال حاضر عليه وي ميباشند، با حدود 40 نفر در
نراق منتظرند تا اگر قواي ژاندارمري به كاشان آمدند، به اتفاق آنها به قواي نايب
حسين حمله ور شوند.
سند پيوست
شماره 23
15 مارس 1915
شماره21
مامور
تلگرافخانه قم گزارش داده است:
حدود
150 ژاندارم سواره با چند قبضه توپ كه از تهران ميآمدند همراه 130 ژاندارم
پياده وارد قم شدند. گزارش شده است كه سه يا چهار نفر از سر كردگان نايب حسين به
دولت پيشنهاد كردهاند كه در مقابل دريافت پنجاه هزار تومان حاضرند
بر عليه نايب حسين بجنگند. دو نفر از اين سركردگان با 50 نفر سوار خود به دهكدههاي
اطراف كاشان رفته و بقيه نيز
آنهارادنبال خواهند كرد، تا اگر قواي دولتي با نايبيان درگير شدند آنها نيز وارد
عمليات عليه نايبيان گردند.
سند پيوست
شماره 24
از: كنسول انگليس در اصفهان
به:
وزير مختار انگليس در تهرا ن
21 مارس 1915
ِشماره 22
كاشان :
طبق تحقيقات
مامور تلگرافخانه كاشان ، شايع است كه رضا خان جوزاني به وسيله افراد نايب حسين
دستگير و تحويل دولت ايران شده است.
سند پيوست
شماره 25
مارس 1915
شماره
24
كاشان:
مامور
تلگرافخانه كاشان گزارش ميدهد .
افراد
رضا خان جوزاني كه به كاروانهاي مختلف در حوالي اين منطقه دستبرد ميزدند، اموال مسروقه را به
كاشان آورده و نايب حسين پس از برداشتن حق الزحمه خود اموال را به صاحبانش عودت
داده است.
سند پيوست
شماره 27
11 آوريل
1915
شماره 117
طبق اطلاع
رسيده عدهاي ژاندارم براي مقابله با نايبيان عازم کاشان شدهاند. به اين علت
نايبيان مشغول تقويت نيروهاي خود براي روبرو شدن با ژاندارمها ميباشند.
سند پيوست
شماره 28
از: كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
11 آوريل
1915
شماره
15
اخبار
اردستان:
مامور
تلگرافخانه اردستان گزارش ميدهد:
كرم خان بعد
از درگيري با افراد نايب حسين در كامو، روز دوشنبه با حدود 20 تن از افراد خود از
اردستان گذشت و به مزد آباد رفت. كرم خان مجدداً به همراهي سردار صولت در روز
پنجشنبه مراجعت كرد. آنها از طريق تلگراف با تهران در تماس هستند.
ديروز حدود
30 تن از سواران كاشي براي تقويت افراد مسلّح خود در اردستان وارد شهر شدند.
سند پيوست
شماره 29
از: اصفهان
کنسول انگليس
به: سر والتر
تاونلي وزير مختار بريتانيا در تهران Sir
Sir Walter
Townly
12 آوريل
1915
شماره
36
موضوع:
ادعاي ميرزا عبدل جواد ميشكائي در مورد اموالش كه در حاجي آباد در تاريخ 17 ژانويه
1915 به غارت رفته است
آقا.
با كمال
افتخار در پاسخ به تلگراف شماره 9 آقاي بريستو (Bristow ) مورخ 22 ژانويه 1915
كه گزارش داده بود رضا خان جوزاني در 16 ميلي اصفهان به دهكدهاي دستبرد زده و
مقداري از اموال متعلّق به شخصي به
نام حاجي ميرزا عبدل جواد را كه از اهالي هند و تبعه انگليس و ساكن اصفهان است ولي
در حال حاضر در مصر به سر ميبرد، به سرقت برده بود، معروض ميدارد كه دهكده مورد
بحث حاجي آباد است، و ارزش كل اموال حاجي ميرزا عبدل جواد كه به سرقت
رفته بالغ بر50 / 15413 قران است كه صورت ريز آن به پيوست ميباشد.
با وجود تماس
با مقامات مسئول ايراني و فرمانده ژاندارمري محل ماژور فولكز كه در حال حاضر كلنل
شده است، موفّق به يافتن
اين اموال نشده و اميدي به يافتن آنها ندارد. لذا اجازه ميخواهم كه اين رقم را به
ساير ارقام سرقت رفته كه مورد ادعاي دولت بريتانياي كبير از دولت ايران است اضافه
كنم. شماره اين ادعاي جديد 83 ميباشد.
گراهام
سند پيوست
شماره
30
از: كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
18 آوريل
1915
شماره
37
اردستان:
مامور
تلگرافخانه اردستان گزارش ميدهد:
سردار صولت و
كرم خان به اتفاق همه افراد خود در روز دوشنبه 12 آوريل به طرف مزدآباد حركت كردند.
سند پيوست شماره 36
از: کنسول در
اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران.
شماره 151 2
مه 1915
(استخراج شده از گزارش شماره
18
اخبار اصفهان
و شهرستانها مربوط به پايان هفته دوم مه 1915)
در
قم و كاشان نزديك شدند و پيش
روي قواي عثماني به كرمانشاه، باعث شور وشعف فراوان مردم شده است. در قم چكهاي
بانك شاهي را ديگر هيچكس نقد نمي كند.
در
كاشان ماشاءالله خان به دولت مركزي تهران پيشنهاد كرده است كه خود و 3000 نفر از
افراد مسلّحش در اختيار
دولت قرار گرفته، تا عليه هر دشمن خارجي كه مورد نظر دولت است از آنها استفاده
شود.
سند پيوست
شماره 38
3 مه 1915
شماره
3348
تلگراف از
وزير داخله به نايبالسلطنه انگليس در هندوستان.
لطفاً به
نامه پيوست (کاکس ) که در تاريخ 26 مارس ارسال شده توّجه کنيد.
آيا مطمئن ميباشيد که سر دبير روزنامه
حبل المتين مطالبي را که در مورد برادرش که براي آلمانيها جاسوسي ميکند اظهار کرده است همراه
با حقيقت است؟
سند پيوست
شماره 39
5 مه، 1915
شماره
371/2427
تلگراف از
نايبالسلطنه انگليس در هندوستان
در جواب به
تلگراف سوم مه، شما
سردبير
روزنامه حبل المتين، بهيج وجه با برادرش همدردي نداشته و همه سعي و کوشش خود را
بکار برده است تا او را به هندوستان باز گرداند. ما به اظهارات او در اين مورد
اعتقاد دا ريم.
سند پيوست
شماره 39 ـ الف
از: اصفهان
سر کنسول انگليس
به: وزير
مختار انگليس در تهران
21 مه، 1915
دکتر شيفر
کنسول آلمان در اصفهان، از طريق کاشان وارد اصفهان شد. او اطلاع داده است کالسکه
مخصوص پست در ساعت 6 صبح روز 20 مه، بين امامزاده و طارق توسط تعدادي راهزن که خود
را جزو دسته چراغ علي خان بختياري معرفي کرده بودند ربوده شد. در همان روز راهزنان
به کاروان علي رضا خان پسر سردار محتشم دستبرد زدند. خوشبختانه علي رضا خان صدمهاي
نديده است و جان سالم بدر برده است. اين دستبردها نشانه ضعف قواي ژاندارم در بين
راهها ميباشد.
دکتر شيفر به
عنوان کارشناس نظامي به نزد نايب حسين رفته بود و نايبيان با تشريفات زيادي از او
و همراهان پذيرايي کردند.
سند پيوست
شماره 40
23 مه، 1915
شماره 173
سيد
ابراهيم (فلاّح) مشاور
اصلي نايبيان در اين هفته درگذشت. با مرگ او نايبيان يکي از همکاران نزديک و پر
ارزش خود را از دست دادند. لذا بسيار افسرده و ناراحت ميباشند. شايع است که به
اين علت نايبيان روحيه و انضباط خود را از دست دادهاند و به خانهها و مردم
دستبرد ميزنند!
نايب حسين
دستور داده است که پايگاههايش را در خارج شهر و کوههاي اطراف تقويت کنند.
سند
پيوست شماره 41
از: كنسول
انگليس در اصفهان.
به: وزير
مختار انگليس در تهران
30 مه 1915
شماره
184
مامور تلگرافخانه
كاشان گزارش ميدهد :
كنسول آلمان
با كلّيه كاركنان
كنسولگري از اصفهان وارد كاشان شد، ولي به علت درگيري و كمي وقت، موفق نشد با نايب
حسين ملاقات كند. ولي قول داده است كه در مراجعت با او نشستي داشته باشد.
مجتهدين
كاشان از ملا شجاع الواعظين نامهاي دريافت كرده اند، به اين مضمون كه
"ًوقتش رسيده است كه به عثمانيها پيوسته و جهاد را عليه كفّار شروع
كنند" به اين علت اعلاميههائي به در و ديوار مغازهها نصب شده است.
سند پيوست
شماره 41ـ الف
از: کنسول
انگايس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
3
ژوئن، 1917
شماره
28
چراغ
علي هنوز مشغول راهزني و دستبرد به دهکدههاي حوالي جوقند است. ماشاءالله خان با
اعزام يکصد سوار به اردستان دستور داده است که اردستان را در مقابل حمله احتکالي
چراغ علي محافظت کنند.
ماشاءالله
خان تلگرافي به تهران و اصفهان ارسال داشته و اجازه خواسته است که براي تعقيب چراغ
علي سواران خود را اعزام دارد.
چراغ علي چند
نفر از سواران ماشاءالله خان را خلع سلاح کرده است. ماون اردستان ميکوشد که بين ماشاءالله
خان و چراغ علي صلح را برقرار کند.
استاندار
اصفهان به رضا جوزاني تأمين داده
است!
کاشان:
30 نفر از
افراد پليس شهر از کار برکنار شده و به جايشان 30 نفر از افراد ماشاءالله خان
گمارده شدهاند.
سند پيوست
شماره 42
به وزير
مختار انگليس در تهران
6 ژوئن 1915
شماره
196
كنسول آلمان
در سر راه اصفهان از كاشان گذشت و قول داده است كه پرچم آلمان را در كاشان به
اهتزاز در آورد.
كنسول آلمان
با ماشاءاله خان ملاقات و به او هداياي زيادي داد. دو نفري به طور خصوصي مذاكره
كردند، و قول داده شده است پرچم آلمان را از اصفهان بفرستد.
3 يا 4 نفر
آلماني در روز 5 ژوئن به طرف اصفهان رفتند.
سند پيوست
شماره 43
از: كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
13 ژوئن 1915
شماره
215
كنسول آلمان
در اصفهان هيئت مخصوصي را براي ملاقات با ماشاء اله خان به كاشان اعزام ، واز او
درخواست كرده است كه 20 نفر از سواران مسلّح خود را براي حفاظت كنسولگري آلمان در اصفهان اعزام
كند.
سند پيوست
شماره 44
تلگراف رمز
از اصفهان
20 ژوئن،
1915
شماره248/1108
گروهي شامل 2
افسر آلماني، 12 سرباز آلماني و اطريشي 43 سرباز ترک و قفقازي، 2 افسر و 16 سوار
از نايبيان، وارد اصفهان شدند. همه آنها سوار بر اسب بودند. و هر يک داراي تفنگ و
هفت تير بودند. 8 قاطر بارهاي اين گروه را که شامل مسلسل ماکسيم، 22 جعبه مهمات و 28
قطعه بار بود حمل ميکردند. 12 سوار مسلحي که از
کنسولگري حفاظت ميکردند در روز 19 ژوئن به سمت کرمان حرکت کردند.
بيشتر سلاح،
مهمات و
تجهيزات اين گروه بوسيله نايبيان تامين شده بود.
گيرندگان:
تهران ـ
بوشهر
گراهام کنسول
اصفهان
سند پيوست
شماره 45
27 ژوئن 1915
شماره
226
کاشان
ـ 4 آلماني و اطريشي و 17 سوار ايراني وارد شهر شده و روز بعد عازم اصفهان
گرديدند. روز 25 ژوئن نيز 2 افسر آلماني با درشگه وارد شده و به اصفهان رفتند.
سند پيوست
شماره 46
4 ژوئيه 1915
شماره
235
گزارش درباره
دشمن:
در کامپ
آلمانها فعاليت بسيار زياد است. از صبح زود تا ظهر روز 29 ژوئن دسته زير از کاشان
وارد اصفهان گرديد:
4 آلملني و
اطريشي ـ 18 سوار ايراني ـ 33 قاطر با بارهاي زيرين: 17 بار تفنگ و مهّمات. 10 جعبه
بزرگ شامل مسلسل ـ 6 بار وسايل متفرقه.
در شب 29/30
ژوئن دسته ديگري وارد شد که شامل: 11 افسر آلماني ـ 8 سرباز آلملني و اطريشي که
يونيفرم قفقازي بر تن داشتند. 9 سوار بروجردي ـ 4 سوار اصفهاني. همه آنها مسلّح به تفنگ و
9 نفر آلماني علاوه بر آن با خود هفت تير نيز داشتند ـ اين عده باري همراه خود
نداشتند. چون بارهايشان را در 4 فرسخي اصفهان تخليه نموده بودند و بعداً با
استفاده از تاريکي شب آن را به کنسولگري حمل نمودند.
سند پيوست
شماره 47
از: كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
4 ژوئيه 1915
شماره
236
موضوع: گزارش
تلگرافچي كاشان .
نايب
حسين دستور داده است كه مردم عادي كاشان و نطنز، ماليات ساليانه مربوط به در آمد
خود را بجاي هر يك تومان، 6 قران بپردازند، كه جمعاًً بالغ بر 60000 تومان ميشود.
2 کاروان از
مقصد اصفهان در نزديکي کاشان مورد دستبرد راهزنان قرا گرفتند. شايع است که افراد
نايبي مرتکب اين عمل شدهاند. اموال مسروقه به کاشان حمل شده است.
ماشاءالله
خان دستورد داد دو نفر از سواران برادرش امير خان را شلاق بزنند چون مرتکب
خلافکاري شده بودند.به اين علت بين دو برادر نزاعي در گرفت که با دخالت نايب حسين
به آن خاتمه داده شد.در اين نزاع يکنفر کشته و سه نفر زخمي شدند!
سند پيوست
شماره 48
از: كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
4 ژوئيه 1915
شماره
236
كاشان:
مامور
تلگرافخانه كاشان گزارش ميدهد:
ماشاء
اله خان دستور داده است اموال منقول و غير منقول سهامالسلطنه را در كاشان مصادره
كنند. اين عمل به تلافي رفتار خلاف چراغعلي خان سردار صولت بختياري، داماد سهامالسلطنه
انجام شد كه چندي قبل مبادرت به غارت اموال سواران نايب حسين در اردستان كرده بود.
سند پيوست
شماره 49
11 ژوئيه،
1915
شماره
246
فرمانده
ژاندارمري قم همراه با 20 ژاندارم براي ملاقات با نايب حسين وارد کاشان شد. او در
مورد 20 ژاندارمي که فرار کرده و خود را تسليم نايبيان کرده بودند مذاکره و موفق گرديد آنها
را پس بگيرد. ضمناً در مورد موضوعات ديگري که مورد اختلاف بود بطور دوستانه مذاکره
کرده و به توافقهايي رسيدند.
سند پيوست
شماره 50
از: كنسول
انگليس در اصفهان
به:
وزير مختار انگليس در تهران
11 ژوئيه
1915 شماره
246 اردستان:
در حدود 10
ژوئيه در قاله گوشه نزديك خليل آباد، 30 راهزن سواره به كارواني كه
شامل 350 شتر بود و از كاشان به يزد ميرفت حمله كرده و 34 من ترياك و 33 لنگه اجناس كه
شامل پارچه ابريشمي و شال بودند، به سرقت بردند. سواران نايب حسين به تعقيب
راهزنان اعزام گرديدند و كاروان در خليل آباد باقي ماند.
سند پيوست
شماره 51
14
ژوئيه،1915
کاشان:
يک آلماني و
7 سرباز اطريشي در روز 12 ژوئيه وارد شده و ديشب کاشان را به سمت اصفهان ترک
نمودند. همه آنها مسلّح و سوار اسب
بودند. همراه خود مقاديري بار داشتند که بنظر ميرسيد مهّمات است.
ديروز ماشاءالله خان آنها را به نهار دعوت کرد.
سند پيوست
شماره 52
از: كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
15 ژوئيه
1915
شماره
265
اردستان:
وضعيت اين
منطقه بسيار نا آرام و غير قابل تحمّل است. اين
نا آرامي بيشتر بواسطه عمليات مذبوحانه چراغعلي خان سردار صولت بختياري است.
سند پيوست
شماره 53
از: كنسول
انگليس
به: وزير
مختار انگليس
17
ژوئيه 1915 شماره 247
وضع
جادهها مسئول اداره پست
اعزامي از تهران گزارش داد، كه همه بستههاي پستي به ارزش 1000 تومان ، بين طارق و
امامزاده (در محدوده كاشان ) به وسيله 40 نفر از افراد چراغعلي سردار
صولت در غروب روز 4 ژوئيه به سرقت رفته است.
سند پيوست
شماره 54
از: کنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران.
18 ژوئيه
1915
شماره
255
اردستان :
مامور
تلگرافخانه اردستان گزارش ميدهد:
دو
نفر كشيش ارمني متعّلق به سوسيته
انجيل، كه از انارك ميآمدند به وسيله راهزنان مسلح پياده، مورد دستبرد قرار
گرفتند و بجز كتاب بقيه اموال آنها به سرقت رفته است.
در حوالي
طالب آباد در نزديكي اردستان كاروان شتري كه از اردستان به طرف كاشان ميرفت، در دو فرسخي اردستان
به وسيله راهزنان سواره مورد حمله قرار گرفت. اما هنگاميكه راهزنان مشغول باز كردن
لنگههاي بار بودند، سواران فرمانداري از راه رسيدند و به راهزنان تيراندازي
كردند. راهزنان موفّق به فرار
شدند و فقط يك لنگه بار را با خود بردند. معاون فرماندار اردستان اظهار كرد كه اين
گونه سرقتها توسط سواران سردار صولت انجام ميگيرد.
سند پيوست
شماره 55
از: سركنسول
انگليس در اصفهان
به : وزير
مختار انگليس در تهران
شماره 246
تاريخ 18
ژوئيه 1915
گزارش
مسئول تلگرافخانه كاشان، حاكي است :
به
دستور اكيد نايب حسين، صاحبان اماكن و مغازههاي بازار مشغول تعمير كردن و رنگ
آميزي ساختمانهاي خود شدهاند. ساختمانهاي قديمي مخروبه را ويران كرده و به جايشان
ساختمانهاي نو بنا ميكنند. خود نايب حسين مشغول تعمير آب انبارها و مساجد شده
است.
سند پيوست
شماره 56
ا اوت 1915
شماره
275
كاشان:
گزارش
شده است كه نايبيان بالغ بر 300 نفر از سواران خود را تحت فرماندهي رضا خان جوزاني
و دو سه نفر ديگر قرار داده و به نطنز فرستاده اند، تا مانع پيشرفت چراغعلي خان
سردار صولت به طرف كاشان شوند.
سند پيوست
شماره 57
8 اوت 1915
شماره283
اردستان :
سواران كاشي
با سواران سردار صولت بختياري در نزديكي مهاباد در حال جنگ بوده و هر گروه حدود
300 نفر ميباشند. تعداد زيادي از هر دو طرف كشته و زخمي شده است.
جنگ در روز اول اوت شروع وتعداد زخميها و كشتههاي هر طرف بالغ بر 50 نفر است.
چراغعلي خان
به فرمانده ژاندارمري تلگراف كرده و از او استمداد كرده است، حال كه كاشان از قواي
نايبيان خالي و تقريباً بي دفاع است، ژاندارمها از فرصت استفاده كرده و به كاشان
حمله كنند.
سند پيوست
شماره 58
15 اوت 1915
شماره
293
اردستان:
با دخالت عدهاي
جنگ در مهاباد خاتمه يافت و سواران كاشي به كاشان مراجعت كردند. سردار صولت در
حوالي مهاباد باقي مانده است و مشغول تقويت قواي خود ميباشد. در جاده بين كاشان
و اردستان در هفته قبل هيچ كارواني رفت و آمد نكرد. در بازار اصفهان شايع است كه
رضا جوزاني از شدّت جراحات
وارده فوت كرده و سردار صولت به دولت مركزي تلگراف زده است كه " حاضر است
براي تصرف كاشان با دولت همكاري كند."
سند پيوست
شماره 59
از: كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
15 اوت 1915
مامور
تلگرافخانه كاشان گزارش ميدهد:
كنسول آلمان
از اصفهان براي نايب حسين پيغام فرستاده است كه اگر او تمايل و نياز به كمك داشته
باشد، او حاضر به ياري است.
سند پيوست
شماره 61
از: كنسول
انگليس در اصفهان
به:وزيرمختارانگليس درتهران
18
سپتامبر 1915
مدرك: پرونده
شماره 133856
درتاريخ6 جون م.م. واگنرM.M Wagner وپاشنPaschen به اتفاق همراهان زيادي ظاهراً به
قصد خراسان رفتند. علاوه بر همراهان مقدار كثيري وسايل و تجهيزات همراهشان بود.
در تاريخ 19
جون 12 سوار اصفهاني كه در استخدام مامورين آلماني بودند، بطور علني به طرف كرمان
رفتند
در تاريخ 20
ژوئن هيئتي كه شامل افراد زير بود از تهران به كاشان و به اصفهان رفت
2 افسر
آلماني، 12 سرباز آلماني و اتريشي، 16 سوار از نايب حسين، 2 افسر از نايب حسين.
همه اين افراد مجّهز به تفنگ و
هفت تير بودند و 8 قاطر كه بر روي هر يك يك مسلسل قرار داشت و22 قاطر
با بار تفنگ و مهّمات، و28
قاطر ديگر حامل وسايل و تجهيزات همراهشان بود. بيشتر اسبها و تجهيزات فوق را نايب
حسين تهيه و تأمين كرده است.
سند پيوست
شماره 66
استخراج از
آرشيو وزارت خارجه آلمان
بخش A . 1 جلد 4 ، شماره( R 19043)
از:
ليوتنانت هوک ( (A . R Hauck
به : ستاد
ارتش آلمان
27 ژوئيه
1916
موضوع: رفتار
نامناسب افسران سوئدي ژاندارمري ايران آقايان Edwall ، Lunberg ، Gleerup ، Frick
در اواسط
اكتبر 1915، هنگاميكه شاهزاده كانيتز Graf Kanitz در ايران افراد نظامي گروههاي
مختلف را آماده ميكرد تا در عمليات نظامي عليه روسها شركت كنند، مشاهده كرد
كه به دستور يكي از وزراي ايراني طرفدار روسيه (روسوفيل )، سرهنگ ادوال
افسر سوئدي كه فرمانده ژاندارمري در ايران بود همراه با همكارانش، خود را آماده ميكردند تا نايب حسين و
سوارانش را دستگير كنند.شاهزاده كانيتز به سرهنگ ادوال بطور جّدي اخطار
كرد، كه دست از تعقيب نايبيان بردارد،ولي سرهنگ ادوال توضيح داد كه چون در گذشته
افرادمسلح نايب حسين
مقادير زيادي از اسلحه و مهّمات
ژاندارمري را به يغما برده و حتي توپخانه ژاندارمري را باخود برده اند، لذا بايستي
نايب حسين و افراد مسلّحش را تحت
تعقيب قرار دهد.
شاهزاده
كانيتز جواب سرهنگ ادوال را نپذيرفت و دوباره به او اخطار داد و اعلام
كرد كه نايب حسين و افرادش براي كشور آلمان بسيار ارزشمند و پر اهميت ميباشند. و نبايستي بخاطر
اتفاقي كه در گذشته رخ داده است آنان را به اينصورت بد نام كرد. ولي متاسفانه
سرهنگ ادوال توجّهي به اخطار
شاهزاده كانيتز نكرد و دستور حمله به كاشان و پايگاه نايبيان را صادر كرد. اين
چيزي بود كه شاهزاده كانيتز سعي داشت از آن دوري كنند.چون اين درگيري جنگي باعث
تضعيف نيروهاي هر دو طرف شده و به نفع روسها تمام شد.
چندي بعد ماشاءالله
خان فرزند ارشد نايب حسين در جنگهائي كه در ساوه و نوبران بين روسها و او رخ
داد، روسها را شكست داده و وادار به عقب نشيني كرد و نشان داد كه نايبيان داراي
چه قدرت جنگي خوبي هستند، و ثابت كرد كه شاهزاده كانيتز از كارآرائي جنگي نايبيان
از قبل با خبر بوده است.
سند پيوست
شماره 69
از : كنسول
انگليس در اصفهان
به : وزير
مختار انگليس در تهران
14 ژانويه
1917 شماره 6
مردم كاشان
با ارسال چندين تلگراف به شاهزاده ظّلالسلطان از
وي در خواست كردهاند كه ماشاءالله خان به عنوان فرماندار كاشان انتخاب شود.
ضمناً حقوقي كه ماشاءالله خان از دولت دريافت ميكند، براي تأمين هزينه
سواران قره سوراني كه در اختيار دارد كافي نمي باشد.
سند پيوست
شماره 70
از:كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
14 ژانويه
1917 شماره 8
اردستان:
ماشاءالله
خان به مزد آباد امير آباد و زامرچ و مقار (پايگاههاي امن چراغعلي و رضا جوزاني ) حمله كرده و پس از
ويران كردن آنها، مشغول تقويت قلعه كر شاهي است.
مردم نگرانند
كه مبادا چراغعلي و رضا جوزاني با وجود كارهاي خلافي كه مرتكب شده اند، از مجازات
معاف گردند. به نظر ميرسد كه استاندار يزد هيچگونه اقدامي عليه اين دو نفر به
عمل نياورده است و هر دو آنها در نائين در كمال آسايش و امنيت
بسر ميبرند.
اين دو نفر
در اردستان با مسئول ژاندارمري مذاكره و با او به توافق رسيدهاند. شاهزاده صارمالدوله
اظهار نگراني كرده است كه شايد مجبور شود هر دو آنها را مورد عفو قرار دهد. اگر
اين مطلب درست باشد، جاي بسي تأسّف خواهد بود
چون ادعاهاي فراواني عليه اين دو نفر موجود است.
سند پيوست
شماره 71
از:كنسول
انگليس در اصفهان
به:
وزير مختار انگليس در تهران
21 ژانويه
1917 شماره 11
اردستان:
چراغعلي خان
بختياري و رضا جوزاني از زوار به مهاباد رفتهاند و تصّور ميرود كه به نطنز بروند.
چراغعلي طي نامهاي اظهار كرده است كه نمي تواند براي مدت طولاني سوارانش را در
يك دهكده نگهدارد، و مجبور است دائماً از يك محل به محل ديگر در حركت باشد.
چراغعلي اميدوار است كه دولت به او شغلي واگذار كرده تا بتواند هزينه سواران خود
را تأمين كند. وي
ضمناً خواستار است كه كنسول روسيه و انگليس به او "تامين نامه" بدهند.
من فكر ميكنم كه كنسول روسيه چنين نامه تأميني را به
او داده باشد، ولي من به علت ادعاهاي زيادي كه عليه او دارم، از دادن چنين تأمين نامهاي
خودداري ميكنم.
سند پيوست
شماره 73
از: كنسول
انگليس در اصفهان.
به: وزير
مختار انگليس در تهران
22 ژانويه
1917
شماره
12
روش ماشاءالله
خان براي تعقيب چراغعلي در دهكدههائي كه او با سوارانش در آنجا اُطراق كردهاند
بسيار موثر بوده است . چندين زن از مزد آباد و امير آباد با ارسال تلگراف به
شاهزاده ظّلالسلطان و
وزير كشور، از رفتار وحشيانه و سبعانه چراغعلي كه باعث مرگ 7 نفر از زارعين شده
است شكايت كردهاند.
سند پيوست
شماره 74
از: كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
28
ژانويه 1917شماره 18
چراغعلي و
رضا جوزاني به نطنز رسيدهاند. يك نيروي قزّاق تحت فرماندهي يك افسر روسي مجّهز به مسلسل
به طرف نطنز حركت كرد تا به چراغعلي حمله كند.
يك نيروي قزّاق ايراني
ديگر به فرماندهي يك افسر روسي و به همراهي مؤّيدالسلطان
از اردستان به حركت در آمدهاند.
ماشاءالله
خان عدهاي از سواران خود را از كاشان به خليل آباد اعزام كرده و خودش مراقب ساير
جادههايي است كه از نطنز به كاشان ميرسند. اميد ميرود كه بزودي اين دو راهزن دستگير شوند.
به نظر ميرسد كه كنسول روسيه تأمين نامهاي
را به چراغعلي نداده و يا اگر داده است چراغعلي زير بار شرايط كنسول روسيه نرفته
است.
جعفر قلي،
جاده اصفهان ـ شيراز را ترك كرده و به ده نو رفته و مشغول غارت مردم است.
سند پيوست
شماره 76
از: كنسول
انگليس در اصفهان
18 فوريه
1917
شماره
40
50 قزاق روسي
از قم وارد کاشان شدند. به دستورماشاءالله خان از آنها با احترام
کامل پذيرايي بعمل آمد.
سند پيوست
شماره 77
از: کنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مخار انگليس در تهران
25 فوريه،
1917 شماره
45
درکاشان
مشکلات فراوان است . علت اين مشکلات
بالا رفتن ميزان ماليتها، کمبود مواد غذايي و بالا رفتن فيمت گندم است. انتظار نمي
رود که از اراک گندمي وارد کاشان شود.
ماشاءالله
خان به تجار و کسبهاي که گندم و جو خود را احتکار
کرده و گرانتر از نرخ معمول ميفروشند، اخطار کرده است که اگر گندم و جو خود را گرانتر
از نرخ عادلانه بفروشند، دستور خواهد داد که گندم و جو آنها را مصادره کرده و بين
مردم نيازمند تقسيم کنند.
سند پيوست
شماره 78
از: کنسول
انگليس در اصفهان
25 فوريه،
1917
شماره
43
منصور لشگر و
پهلوان رضا در هفته پاياني 20 فوريه با سواران خود در تعقيب رضا جوزاني بودند. با
وجود آنکه 4 نفر از سواران او را به قتل رساندند و 2 اسب و 3 قاطر به غنيمت بردند،
رضا جوزاني به شهرآب در شمال شرقي اردستان فرار کرد. پهلوان رضا به تعقيب او روانه
شد. ولي نتيجه آن مشخص نشده است. در روز 23 فوريه منصور لشگر به اردستان مراجعت
نمود تا از استاندار اصفهان يک قبضه توپ دريافت نمايد. چون بدون داشتن توپ دستگيري
رضاجوزاني غير ممکن است.
سند پيوست
شماره 80
از: كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در
تهران
شماره
48 مارس، 1917
اردستان :
رضا جوزاني
از شاهراب فرار كرد. پهلوان رضا با سواران خود او را تعقيب ميكند. او ميگويد علت اينكه نتوانست
رضا جوزاني را دستگير كند، اين بود كه فشنگهاي او عمل نكردند. رضا جوزاني در
تاريخ 2 مارس از باغان 5 فرسخي اردستان گذشته و به طرف خافر رفت.
به محض
دريافت اين خبر منصور لشگر (پسر نايب حسين) با سواران كاشي خود اردستان را ترك و به تعقيب
رضا جوزاني پرداخت.
سند پيوست
شماره 81
10 مارس 1917
شماره
58
کاشان:
به دستور
کنسول روسيه، حاج آقا محمود تاجر ثروتمندي که تحت حمايت مقامات ترکيه قرار داشت،
از کاشان اخراج شده است. عدهاي از تجار کاشان به همکار روسي من تلگراف ارسال کرده و به عمل
او اعتراض کردهاند. فرماندار کاشان مشغول برسي اين مطلب است. ملاهاي کاشان
نيز مخالفت خود را اعلام کردهاند. ظاهراً دشمنان ما در اين ولايت نتوانستهاند
طرفداران فراواني بدست آورند.
سند پيوست
شماره 82
25 مارس 1917
شماره
68
رضا جوزاني و
خليل خان با حدود 150 سوار از محدوده بختياري خارج شده و وارد آبيانه در نزديکي
نطنز شدهاند. از آنجا آنها به مقار و سپس به زندق در دو فرسخي شمال شرقي اردستان
رفتهاند. در موقار به کاروان بزرگي که از يزد به تهران و قزوين ميرفت دستبرد زده
و مقدار زيادي ترياک و کله قند با خود
بردهاند. راهزنان بابت پس دادن هر قطعه بار خواستار 5 تومان شدهاند. اين کاروان
شامل يک هزار شتر بوده است. معاون فرماندار و مسئول جمع آوري ماليات در داخل
تلگرافخانه اردستان مُتحّصن شدهاند.از
قزاقهاي ايراني براي تعقيب راهزنان کمک خواستهاند. ماژور فضل الله خان با تعدادي
ژاندارم در جوقند متمرکز شدهاند. تعدادي قزاق ايراني
تحت امر شاهزاده مؤّيدالسلطان
همراه با 2 افسر روسي اصفهان را به سمت اردستان در روز 25 مارس ترک نمودند.
سند پيوست
شماره 83
از: كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در
تهران
15 آوريل،
1917 شماره 82
قم و كاشان
قم و كاشان
كليه قزاقهاي ايراني
كه در جادههاي تهران ـ كاشان انجام وظيفه ميكردند به تهران اعزام شدهاند.
ماشاءالله
خان از دولت مركزي در خواست كرده است كه مسئوليت اداره جادهها از قم تا نائين را
به عهده او واگذار كند. دولت تهران موافقت كرده است مشروط بر آنكه ماشاءالله خان
دو نفر از پسرانش را به عنوان گروگان به تهران اعزام كند. ماشاءالله خان با اين
شرط موافقت كرده و دو پسر خود (امير مهدي و امير عباس )را به تهران فرستاده است، و مشغول
آماده كردن سواران خود براي اعزام به جادهها است.
رئيس پليس
كاشان از كار بر كنار شده و بجايش نصرت الممالك گمارده شده است .
سند پيوست
شماره 91
از: كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
15 ژوئيه،
1917
شماره
170
اردستان اخبار
رسيده از اردستان زياد مطلوب نيست. نصرالله خان تمايلي به قبول مسئوليت براي امنيت
جاده اردستان ـ نائين نشان نمي دهد و از 70 دهكده اطراف نطنز خواسته است كه هر يك
مبلغ 7 تومان به او بپردازد.
رفتار
نصرالله خان و حضور چراغ علي خان در اردستان باعث شده است كه ماشاءالله خان از
حمله مشترك اين دو نفر عليه خودش نگران شود. ترس ماشاءالله خان بي دليل نيست چون
خداكرم برادر چراغ علي نيز اردستان را به قصد سهاميه ترك كرده است تا مانع ورود
سواران كاشي به محدوده اردستان شوند.
سند پيوست
شماره 92
از: سر كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
22 ژوئيه،
1917
شماره
177
كاشان:
با حضور
نصرالله در حوالي كاشان و چراغ علي در اردستان انتظار بروز اتفاقاتي ميرود. فرمانده روسي قزاقهاي مقيم
كاشان به علت قليل بودن تعداد نفراتش با فرمانده قزاق مقيم
اصفهان تماس گرفته است و به توافق رسيدهاند كه 70 نفر قزاق از اصفهان به كاشان
مامور شوند. از تهران به فرمانده روسي دستور داده شده است كه در صورت حمله دو نفر
مذكور به كاشان ، با ماشاءالله خان در دفاع از شهر همكاري كند.
افراد ماشاءالله
خان 8 راس اسبي را كه از قهوه خانه و ايستگاه محمّديه توسط
افراد چراغ علي به سرقت رفته بود ، پس گرفتند و به صاحبانشان عودت دادند. ضمناً سه
نفر از راهزنان را دستگير و به داخل شهر آوردند.
در نزديكي
قمصر جنگي بين افراد نصرالله خان و سواران ماشاءالله خان در گرفت كه هردو طرف
چند زخمي دادند. سواران ماشاءالله خان به تعقيب افراد نصرالله خان ادامه ميدهند.
نصرتالدوله
فرماندار و نصرت الممالك رئيس پليس از كار بر كنار شدند و معاون فرماندار موقتاً
مسئول هر دو شغل شده است تا فرماندار و رئيس پليس جديد از تهران اعزام شوند.
سند پيوست
شماره 94
از: سر كنسول
انگليس در اصفهان
به:
وزيرمختار انگليس در تهران
12 اوت،
1917
شماره
197
اردستان
وضع كلّي شهرستان
كمي بهتر از داخل شهرها است. آرامش و آسايش مردم در اردستان بستگي به رفتار و
كردار چراغ علي خان كه هنوز در اردستان است، دارد او تصميم دارد بر طبق دستور
تلگرافي تهران با استاندار جديد كه عازم اصفهان است، در خليل آباد ملاقات كند.
در تاريخ 10
اوت ركن الممالك فرماندار جديد كاشان با تعدادي از افراد خود وارد كاشان شد.
حسين خان يكي
از افراد ماشاءالله خان كه از دستورات او سرپيچي كرده بود، پس از سرقت تعدادي تفنگ از كاشان فرار كرد. ماشاءالله خان با
اعزام چند نفر سوار دستور تعقيب او را صادر كرد ولي پس از درگيري با وي ، حسين خان
يكي از افراد نايبي را به قتل رسانيده و فرار كرد.
اسدالله خان
نماينده و جاسوس روسيه باعث درد سر و نا آرامي در شهر شده است.
سند پيوست
شماره 95
از: سر كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
12 اوت،
1917
شماره
200
اصفهان
موضوع
اداره ماليه.
حقوق
افراد قره سوران براي مدتي طولاني پرداخت نشده بود و سعيد الملك مسئول اداره ماليه
(كار گزاراصفهان) با كلاهبرداري پرداخت حقوق افراد گارد جادهها را در حوزه
اردستان براي دو ماه به تعويق انداخته و كلاه بزرگي به سر محققالدوله
گذاشته بود. به اينترتيب كه محققالدوله فرماندار اردستان براي دريافت حقوق
افراد به كارگزار مراجعه كرد و او چكي كه در اردستان قابل نقد كردن بود به محققالدوله
داد و از او رسيدي دريافت كرد مبني بر اين كه پول افراد را تمام و كمال دريافت
كرده است. پس از مراجعت محقّقالدوله به اردستان و مراجعه به بانك معلوم
شد كه كارگزار اصفهان تلگرافي به مسئول بانك دستور داده است كه چك محققالدوله
را نقد نكند. محققالدوله اجباراً دوباره به اصفهان رفت ولي
نتوانست پولش را از كارگزار دريافت كند. وي پس از مراجعت به اردستان اعلام نموده
است كه بهر طريقي كه امكان داشته باشد پول خود را از كارگزار پس خواهد گرفت، حتي
اگر مجبور به اعمال خشونت شود. به نظر من تصميم محقّقالدوله
كاملاً عاقلانه و منطقي است.
سند پيوست
شماره 96
مقاله
روزنامه ايران
مورخه 17
سپتامبر، 1917
وضعيت
جادهها
به علت اينكه
جادههاي بين كاشان و اصفهان مدتي است امنيت خود را از دست دادهاست و تعدادي
راهزني در آن منطقه به وقوع پيوسته است، شكايات فراواني به دولت فرستاده شده است
بخصوص از تجار اصفهاني.
وزير كشور
دستورات فوري به ماشاءالله خان(يكي از پسران نايب حسين) كه مسئول اداره جادهها ميباشد صادر كرده است و از
او خواسته است كه سريعاً جادهها را امن کند، بطوريكه كاروانها و كالسكه پست با
امنيت بتوانند طي طريق كنند. همچنين به ماشاءالله خان دستور داده شده است كه عدهاي
از سواران خود را به اصفهان فرستاده تا هربار كالسكه پستي و يا كاروان تجار، اصفهان
را ترك ميكند، آنها را اسكورت كرده
و از محلهاي غير امن بگذرانند.
(اين مقاله
توسط سفارت آمريكا به انگليسي ترجمه شده و به وزارت خارجه آمريكا ارسال
گرديده.آنچه در بالا آورده شده است ترجمه مجدد آن به
فارسي است)
سند پيوست
شماره 98
از: سر كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
7 اكتبر،
1917
شماره
251
كاشان
در 6 اكتبر
200 نفر قزّاق ايراني
بدون اسلحه و يونيفرم از تهران وارد كاشان شدند و در تاريخ 4 اكتبر 70
قزاق ايراني سواره و 2 مسلسل از اصفهان وارد كاشان و سپس عازم تهران شدند.
مقداري مهمات و دو
محموله سكه طلا و نقره متعلق به بانك
شاهي ايران شعبه اصفهان كه مدتها در كاشان مانده بود، در تاريخ 4 اكتبر به اصفهان
حمل شد.
دمكرات ها
شبها جلسه و ملاقاتهاي محرمانه دارند. همه سبزيجات به علت آفت از بين رفته است.
وزير
مختار
سند پيوست
شماره 99
از: سر كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
14 اكتبر،
1917
شماره
255
كاشان
قيمت
نان بسيار گران و ضمناً نان ناياب است. جمعيتي حدود 200 نفر زن در حاليكه به داخل
تلگرافخانه و اداره پست سنگ پرتاب ميكردند، به چند مغازه نانوائي حمله و آنها را غارت كردند.
اقداماتي به عمل آمده است تا در آينده كسي به داخل تلگرافخانه سنگ پرتاب نكند.
سند پيوست
شماره 100
از: سر
كنسول انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
21 اكتبر،
1917
شماره
288 كاشان
6
نفر از گرسنگي در اين هفته تلف شدند.
ماشاءالله
خان دستور داده است كه روزانه بالغ بر 100 تومان نان تهيه و به طور رايگان ميان
مردم بي بضاعت تقسيم شود.
براي اطلاع
ازسند پيوست شماره 101 به فصل دهم اوضاع و شرائط آن زمان ايران رجوع شود.
سند پيوست
شماره 102
از: سر كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
18 نوامبر،
1917 شماره 288
اخبار
ناراحت كنندهاي از همه طرف ميرسد. در قم كميتهاي به عنوان كمك و همياري به بينوايان
تشكيل شد تا بتوانند براي آنها نان ارزان تهيه كنند و هزينه آن را با دريافت سهميه از متموّلين
بگيرند و ولي به علت كثرت مردم گرسنه، اين كميته نتوانست به كار خود
ادامه دهد و تعطيل گرديد.
در
كاشان ماشاءالله خان مجبور شد دو دكان از هفت دكان نانوائي خود را كه نان رايگان
در اختيار بينوايان قرار ميداد به سبب نداشتن آرد تعطيل كند.
حدود
25 تفر از گرسنگي تلف شدهاند و شكايت از وضع نان همگاني شده است و حتي آنهائي كه
پول دارند، قادر به خريد نان نيستند.
سند پيوست
شماره 104
از: كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
2دسامبر1917
شماره300
از
همه مناطق گزارش رسيده است كه قحطي و گرسنگي و مرگ از بي غذائي كولاك ميكند. همه شهرها
پُر
است از گرسنگان و گدايان و با فرا رسيدن زمستان وضع به مراتب بد تر خواهد شد.
در
كاشان ماشاءالله خان مجبور شد دو دكان از هفت نانوائي متعّلق
به خود را كه نان بطور رايگان در اختيار بينوايان قرار ميداد، به سبب
نداشتن آرد كافي تعطيل كند. شكايت از وضع نان همگاني است و حتي آنهائي كه پول
دارند، قادر به خريد نان نيستند.
سند پيوست
شماره 105
9 دسامبر،
1917
شماره
310
كاشان
40 نفر قزاق روسي به
رهبري شاهزاده گابايف در تاريخ 3 دسامبر وارد كاشان شدند. يكي از قزّاق ها پس از
درگيري با يكي از افراد ماشاءالله خان كشته شد. علت اين درگيري هنوز مشخّص نشده است.
قاتل بازداشت شده و دستور رسيده است كه او را به قم اعزام دارند.
تنگدستي و
كمبود مواد غذائي و بالا بودن قيمتها از همه نقاط گزارش شده است. در قم تعدادي از
نانوائيها بستهاند و انتظار ميرود كه ساير نانوائيها نيز تعطيل كنند.
ماشاءالله
خان با حدود 300 سوار از سياه كوه وارد خليل آباد شده است تا ظاهراً در اردستان به
چراغ علي حمله كند. چراغ علي در تلگرافخانه مُتحصن شده است و
مردم اردستان در ترس و ناراحتي به سر ميبرند.
سند پيوست شماره
107
از: كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
23 دسامبر
1917 شماره 320
ماشاءالله
خان خود را آماده كرده بود كه به تعقيب دزداني كه در سياه كوه بودند برود. اين
دزدان كه سالهاي مديد به راهزني و چپاول كاروانها مشغول بودند تسليم ماشاءالله
خان شدند و اموال مسروقه را كه شامل 100 شتر با محموله آن بود به ماشاءالله خان
تسليم كردند.
ماشاءالله
خان راهزنان را خلع سلاح و در كاشان زنداني كرد و مننظر دستور العمل از تهران است
تا در مورد آنها و
اموال مسروقه عمل كند.
گزارش شده
است كه 8 نفر از سربازان عثماني كه از جنگ فرار كردهاند، خود را در اختيار ماشاءالله
خان قرار دادهاند.
در قم و
كاشان برف مفصلي باريد ولي
كمبود خوار و بار و گراني قيمتها ادامه دارد.
گزارشات
فراوان در مورد قحطي و كمبود مواد غذائي از همه طرف ميرسد. در قم
تعدادي از نانوائيها به سبب نبودن آرد تعطيل شدهاند و 30 نفر از گرسنگي مردهاند.
در اردستان زارعين از بي غذائي در حال تلف شدن هستند. مقدار كمي برف
باريد، ولي در كاشان باران شديدي آمد.
سند پيوست
شماره
112
از: وزير
مختار انگليس در تهران
به: سر كنسول
انگليس در اصفهان
24 آوريل،
1918
تلگراف
شماره 95
بازگشت به
تلگراف شماره 64 شما
اگر بتوانيم ماشاءالله
خان را در اختيار داشته باشيم، مطمئناً براي ما بسيار ارزشمند خواهد بود. ولي
البته در آينده اگر حوزه ماموريت پليس جنوب به دورتر از منطقه اصفهان گسترش يابد ،
در آنصورت براي ما خجالت آور خواهد بود. آيا ميتوانيد با او مذاكره كنيد
و بفهميد كه دقيقاً چه انتظاري از ما دارد؟
مارلينگ
وزير مختار
سند پيوست
شماره 116
از:
سركنسولانگليس دراصفهان.
به: وزير
مختارانگليس در تهران
25 ژوئيه،
1918
تلگراف رمز
شماره 205
اصفهان
ماشاءالله
خان كاشي از دريافت گزارش انتخاب چراغ علي سردار صولت بختياري به فرمانداري كاشان
توسط صمصامالسلطنه بختياري استاندار اصفهان بسيار ناراحت و نگران است. برداشت من
اينستكه در اين شايعه حقيقتي وجود ندارد.
(در زير نامه
با دست نوشته چنين آمده است )
" پآقاي
چرچيل با صمصام تماس بگيريد و در اين مورد و موضوع فارس بررسي كنيد."
E.G.C.
"با
صمصام تماس گرفته شد."
در تاريخ 27
ژوئيه، 1918 طي شماره 197 به هيگ تلگراف
شد،
عطف به
تلگراف شماره 205 شما، با صمصام تماس گرفته شد. موضوع صحت ندارد.
E. E.G. C
سند پيوست
شماره 119
از روزنامه
ستاره ايران.
مورخه28
سپتامبر، 1918
در
مورد كمبود گندم و جو، تعدادي از نانوائيها در همدان بسته شدهاند و بسختي ميتوان نان بدست
آورد.
سردار
اكرم حدود 5 هزار خروار گندم براي همدان ارسال داشت، ولي در بين راه، افسري روسي
با چهارصد نفر از افراد خود جلوي غافله را گرفت و گندمها را براي مصرف قواي روسيه
در ايران مصادره نمود. ضمناً سيمهاي تلگراف را قطع نموده و باعث دردسر فراواني
گرديد.
با
تقديم احترام
وزير
مختار
جان
ل. كالدول
سند پيوست
شماره 125
مدرك 1242
/248 F .O.
شماره پرونده
19 /23
از: سر كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در
تهران
13 ژانويه،
1919 تلگراف رمز شماره 19
بازگشت به
تلگراف شماره 7 شما
در حال حاضر
رجبعلي به نراق رفته كه خارج از حوزه و دسترس سردار صولت است. مُحتملاً سردار
صولت به رجبعلي حمله نخواهد كرد.
اختلاف و جنگ
بين ماشاءالله خان و سر دار صولت راندمان هر دو آنها را كم كرده است. من سعي
كردم بين آنها واسطه بشوم و صلحي بوجود آورم ولي بي نتيجه بود. اگر
دولت مركزي به هر دو آنها پيغام بفرستد و از آنها بخواهد كه با يكديگر صلح كنند،
ضمناً به هر دو هشدار دهد كه هر يك كه اول به ديگري حمله كند، ياغي و متمرد شناخته
خواهد شد، فكر ميكنم كه نتيجه مثبتي گرفته شود.
سند پيوست
شماره 126
از: سر كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
16 ژانويه،
1919
تلگراف
رمز شماره
22
به من اطلاع
داده شده است كه دولت ايران از سهميه ماهيانه ماشاءالله خان مبلغ 5000 تومان كسر
و آن را به سهميه استاندار اصفهان اضافه كرده است. درست است كه استاندار اصفهان
بايد سهميه كافي در اختيار داشته باشد، ولي ما مجبوريم براي امنيت جاده تهران به ماشاءالله
خان تكيه كنيم. مگر آن كه دولت برنامه ديگري در پيش داشته باشد. ماشاءالله خان ميتواند به سردار جنگ
استاندار اصفهان عليه راهزنان كمك و ضمناً براي انتخاب نمايندگان مجلس همكاري لازم
بكند. لذا درست نيست كه ما با كم كردن مستمري او را از خودمان برنجانيم.
(در زير نامه
با خط مطالب زير نوشته شده است)
Mr. Aorard با
اعتلاءالدوله (وزير كشور)تماس گرفته و اظهار كنيد كه نظريات كلنل هيگ در اين مورد
كاملاً درست است.
E G C17 ژانويه
اعتلاءالدوله اظهار ميكند كه مستمري ماشاءالله
خان از سابق محدود شده بود به 5000 تومان و مربوط ميشود به
زمانيكه مسئوليت تأمين جاده
نائين ـ لطف آباد به او واگذار شده بود. در حال حاضر سردار جنگ در خواست كرده است
كه تأمين جاده
نائين ـ لطف آباد به او واگذار شود و دولت تهران نيز با اين امر موافقت كرده است.
(اعتلاءالدوله ميگويد كه در حال حاضر ماشاءالله
خان فقط مسئوليت تأمين جاده
كاشان ـ اصفهان را به عهده دارد.)
E.G.C. 22 ژانويه
اگر ما مطمئن
هستيم كه آنچه در داخل پرانتز نوشته شده، درست است، در آنصورت مراتب را به هيگ
تلگراف كنيد و نظرش را
بخواهيد.
22 ژانويه
22 ژانويه
مراتب به
اصفهان تلگراف شد.
28
ژانويه.
سند پيوست
شماره 127
از: سر كنسول
انگليس دراصفهان
به:
وزيرمختار انگليس در تهران
19 ژانويه،
1919
شماره
16
هنوز رجبعلي در نراق است و انواع
آزار و اذيت را به ساكنان نراق ميكند. تعداد زيادي از مردم نراق به قم رفتهاند و از
رجبعلي و قساوتهاي او شكايت كردهاند.
به سردار صولت از اردستان دستور
داده شده است كه رجبعلي را تعقيب كند، ولي مردم اردستان از خروج سردار
صولت از اردستان ناراحت هستند چون ميترسند رجبعلي از دست سردار صولت فرار كرده و به اردستان
حمله كند.
فرماندار
كاشان بر كنار شده و بجايش انتظامالدوله گمارده شده است.
سند پيوست
شماره 131
از: سر كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
16 فوريه،
1919
شماره 40
افرادجعفر
قلي، علي رضا خان پسر مرحوم ضرغامالسلطنه را كه از پارادومبا به اصفهان ميرفت، مورد اذيت و آزار
فراوان قرار دادندو همچنين به بيان الممالك بازرس ماليه در فارس كه در سر راه
شيراز در دهكده مهيار اُطراق كرده
بود، دستبرد زدند.
نيروئي
متشكل از سواران بختياري به دنبال جعفر قلي اعزام گرديد ولي جعفر قلي از باغ آدران
فرار كرده است و با افرادش به چار كويه رفتهاند تا شايد بتوانند در دهكده كوچك
كافران اسكان كنند. ولي با مقاومت مردم دهكده روبرو شدند و پس از دادن 18 كشته و
30 نفر زخمي، جعفر قلي ناچار روانه شمال شرقي شده است. اميد ميرود كه در اين مسير جعفر
قلي با گروهي از سواران بختياري كه از اصفهان به طرف نائين روانه شده اند، روبرو
شود.
متحصن شدگان در
تلگرافخانه قم عقيده دارند كه جعفر قلي مشغول گردآوري افراد جديدي است. آنها نگران
هستند كه وي ممكن است مجدداً به نراق
حمله كند.
از اطلاعاتي كه براي من رسيده است
به اين نتيجه رسيده ام كه جعفر قلي در محلي خود را پنهان كرده است. سردار جنگ تائيد نكرده است كه
از جعفر قلي پشتيباني ميكند.
اخبار رسيده اين هفته در مورد
دستگيري رجبعلي و اعزام او به تهران متأسفانه صحت
ندارد.
سند پيوست
شماره 132
از: سر كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
2 مارس ،
1919
شماره
52
مُتحّصن شدگان
نراقي هنوز در تلگرافخانه قم هستند. وزير دارائي به آنها پيشنهاد پرداخت 400
تومان كرده است تا از تلگرافخانه خارج شوند ولي آنها پيشتهاد را رد كردهاند
در تاريخ 28
فوريه، سواران سردار صولت از قم به اردستان رفتند. در طول هفته عمليات عليه جعفر
قلي ادامه داشت. شايع بود كه جعفر قلي در نزديكي ورازنه محاصره شده و تمام
تجهيزاتش را از دست داده، ولي خودش با 50 سوار كه همه آنها مزدوران بختياري يا
چهار محالي هستند موفق به فرار شده است. او عازم امام زاده شد، و در سر راه به
كاروان شتري كه داراي 150 شتر بود و حامل مقادير زيادي كالاي مختلف بود، دستبرد
زده است.
در مذاكرات
با ماشاءالله خان كاشي اطلاع حاصل كردم كه او با بختياريها عليه جعفر قلي همكاري ميكند.
سند پيوست
شماره 133
از: سر كنسول
انگليس در اصفهان
به:
وزير مختار انگليس در تهران
9 مارس ،
1919
شماره57
مُتحّصن شدگان
نراقي با دريافت 400 تومان و دريافت اطمينان لازم از دولت شاهنشاهي از تلگرافخانه
خارج شدند.ماشاءالله خان كاشي 300 سوار در نطنز دارد كه آماده جنگ با جعفر قلي
هستند ولي فرماندار نطنز اعلام كرده است كه فعلاً احتياجي به آنها ندارد. من بهر
حال از ماشاءالله خان خواسته ام كه سعي كند جعفر قلي را دستگير و يا از بين
ببرد، قبل از آن كه بتواند به محدوده كاشان نزديك شود.
اين هفته
گزارش رسيد كه جعفر قلي از كوهرود و مورچه خورت به تيرون رفته است، ولي بعداً
تكذيب شد. سواران بختياري كه به تعقيب جعفر قلي رفته بودند به اصفهان باز گشتند
ولي دوباره براي تعقيب جعفر قلي اعزام شدند.
دستوراتي
براي علي محمد خان پسر سردار ظفر كه از نطنز باز گشته است و ذيقامالسلطنه برادر
سردار صولت كه در اردستان است صادر شد تا با شدت عليه جعفر قلي عمل كنند.
سند پيوست
شماره 138
از: سفارت
آمريكا در تهران
به: وزارت
امور خارجه آمريكا در واشنگتن
4 آوريل،
1919
گزارش
سه ماهه شماره
2
مقام محترم
وزير امور خارجه آمريكا
با كمال
احترام به استحضار مقام وزارت ميرساند كه وقايع مُهّم مربوط به
ايران در سه ماهه گذشته به شرح زير است :
مشاهدات و
اتفاقات سياسي.
توطئه سازي و
دسيسه چيني كه بيشتر توسط عينالدوله، سعدالدوله و صمصامالسلطنه بختياري عليه
وثوقالدوله به عمل ميآمد، تا ميانه او و شاه را بهم بزند، به نتيجه نرسيد. چون
بالاخره در ماه ژانويه اختلاف ميان شاه و وثوقالدوله با پا درمياني و فشار مقامات
انگليسي از بين رفت و شاه با وثوقالدوله صلح كرد، و ادامه نخست وزيري او را تائيد
كرد. مشکل اساسي از آنجا شروع شد كه شاه مايل بود قوامالسلطنه برادر وثوقالدوله
را از مقام استانداري خراسان بر كنار كرده و عموي خود نصرتالسلطنه را كه جواني در
حدود 20 ساله بود بجاي قوام السلطنه بگمارد.
جنگليها كه در
بهار گذشته و تابستان، ايجاد دردسر فراوان كرده بودند، دوباره شروع به فعاليت كرده
و موجب ناراحتي دولت ايران شدهاند. افكار و عقايد جدائي طلب آنها شدت يافته و اين
روزها آنها استان گيلان را جدا از دولت تهران دانسته و كنترل امور اداري و پست و
تلگراف را بدست گرفته و ماليات را بنام خود دريافت ميكنند، و به دولت خسارات
فراواني وارد كردهاند.
در سال قبل
كه قواي انگليس به شمال راه يافت، مشاهده كرد كه براي تأمين خط
مخابراتي خود نيازمند است كه با جنگليها كنار آمده و به توافقي برسند. لذا
قراردادي بين قواي انگليس و ميرزا كوچك خان به امضا رسيد كه شامل مواد زيرين بود:
جنگليها از
اعزام نيروهاي خود در مسير جاده رشت ـ قزوين خودداري كنند.
انگليسيها
با پرداخت پول نقد مايحتاج خوراكي خود را از جنگليها خريداري كنند.
قواي انگليس
از ورود به مناطقي كه جنگليها در اختيار دارند خودداري خواهند كرد.
امضاي اين
قرار داد في مابين جنگليها و انگليسيها سبب شد كه بيش از پيش ميرزا كوچك خان
تقويت شده و ضمن اينكه خيالش از جانب انگليسيها راحت شد، با پولهاي دريافتي از
انگليس بابت فروش خوار و بار به آنها، توانست نيروهاي خود را گسترش داده و آنها را
با سلاح بهتري تجهيز كند. (بايستي توجه كرد كه جنگليها فاقد خوار وبار و مواد
خوراكي مورد نياز انگليسيها بوده و آنچه را تعهد كرده
بودند كه به انگليسيها بفروشند بزور از مردم گرفته و يا از مصادره كردن انبارهاي
مالكين بدست آورده بودند). در نتيجه موفق شد بهتر از گذشته به نيروهاي
دولتي اعزامي به گيلان حمله كرده و به آنها آسيب فراوان برساند.
دولت تهران
دست تمّنا به سوي
مقامات انگليسي دراز كرده و از آنها خواست كه قرار داد خود را با جنگليها فسخ كنند.
ژنرال
چامپاين (General Champain ) فرمانده قواي انگليس در شمال ايران به تهران رفت تا راه حل
مناسبي پيدا كند. ضمناً به ميرزا كوچك خان اطلاع داد كه چون افراد جنگلي به اطراف
جاده رشت ـ قزوين تجاوز كردهاند و لذا به مواد قرار داد توجهي نكرده اند، بنابر
اين قرار داد فسخ شده تلقي ميگردد.
در تهران
تصميم گرفته شد، آنچه از قواي قزّاق باقي
مانده كه حدود 1000 نفر است، آنها را پس از تجهيز آماده كرده و به شمال بفرستند،
تا در آنجا به كمك قواي انگليس عليه ميرزا كوچك خان بكاربرده شوند. ضمناً انگليسيها
تعّهد كردند كه رشت
را به تصرف در آورده
و تعدادي توپ صحرائي و هواپيما در اختيار قزاقها قرار
دهند.
در حال حاضر
همه چيز برابر برنامه آماده شده كه بمرحله عمل درآيد. به ميرزا كوچك خان ليدر
جنگليها اولتيماتومي داده شده، و به او بمدت يك هفته مهلت داده شده است كه با
دولت مركزي تماس بر قرار كرده و به توافق رسيده و صلحي برقرار گردد. در غير
اينصورت بايستي منتظر عواقب آن باشد
. هنوز
مهلت يك هفته به سر نرسيده است، ولي اطمينان حاصل است كه كوچك خان تن به صلح نداده
و بجنگ ادامه خواهد داد .
باتقديم
احترام شارژ دافر
سند پيوست
شماره 139
از: سر كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
6 آوريل،
1919
شماره
80
گزارش رسيده
حاكي است كه ماشاءالله خان به كهر شاهي كه يكي از قلعههاي اوست عزيمت كرده و با
خود 50 سوار و مقداري خوار و بار و آجر برده است. هدف از رفتن به اين قلعه مشخص
نيست.
سند پيوست
شماره 140
از: سر كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
13 آوريل،
1919
شماره
86
از اردستان
گزارش شده است كه سواران سردار صولت پس از مراجعت از قم به علت اينكه حقوقي دريافت
نكرده اند، متفّرق و پي كار
خود رفتهاند.
انتخابات
كاشان براي مدت يكماه به دستور تهران متوقف شده است.
معلوم شده
است كه علت اينكه ماشاءالله خان كاشان را ترك كرده بود، مسئله احضار او به تهران
بوده، واين خبر باعث ايجاد هيجان در شهر شده است.
سند پيوست
شماره 141
از: سر كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
13 آوريل،
1919
شماره 88
شماره 88
موضوع
استانداران و مقامت دولتي ايران.
اخيراً دردسرهاي
فراواني داشتم. در مورد اموال مسروقه و تعدادي شتر كه به وسيله جعفر قلي از كاروان
آقايان Messrs Sofer & co به سرقت رفته بود، نخست تصّور ميرفت كه سواران بختياري
اين اموال و شتران را به تصرف خود در آوردهاند و سپس افراد ماشاءالله خان كه در
تعقيب جعفر قلي بودند اين اموال و شتران را در حوالي اردستان از دست راهزنان خارج
كردهاند. من مكرر به ماشاءالله
خان نامه نوشته و از او خواسته ام كه اين اموال را از افراد خود پس بگيرد و به ما
بدهد. ولي حالا پي برده ام كه همه اين اموال و شتران را سواران بختياري در حين
تعقيب جعفر قلي كه به طرف يزد ميرفت از او گرفته و در اختيار سردار جنگ استاندار اصفهان
قرار دادهاند. سردار جنگ بي خبر از اينكه اين اموال متعلق به يك
كمپاني تحت حمايت دولت بريتانياست، آنها را در اختيار شاهزاده همايون ميرزا(امير
ارفع) گذاشت، كه چندي قبل اموالش مورد دستبرد جعفر قلي قرار گرفته بود.
در حقيقت
واگذاري اين اموال به شاهزاده همايون توسط معاون استانداري اصفهان سعيد الملك
انجام شده است.
من در تلاش
هستم كه شايد بتوانم اين اموال وشتران را پس بگيرم و به صاحبانش Messrs Sofer
& co عودت دهم. ضمناً از كمپاني
فوق خواستم كه صاحب كاروان شتر را به اصفهان اعزام دارد تا با كمك او اموال مسروقه
شناخته شود. اخيراً سعيد الملك از كار بركنار شده و معلوم نيست بر كناري او به علت
اقدام اخير اوست يا علت ديگري ؟
سند پيوست
شماره 142
از: سر كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
20 آوريل،
1919
شماره
90
فرماندار
كاشان دستور داده است كه انتخابات در كاشان ادامه يابد.
ماشاءالله
خان تصميم گرفته است كه به تهران برود.
رجبعلي كه
شايع بود همه افرادش متفّرق شده اند،
دو باره به فعاليت پرداخته و دسته كوچكي شامل 14 نفر را به دور خود گرد آورده و به
عدهاي از زارعين اهل سوه كه عازم كاشان بودند تا محصول خود را بفروشند، حمله کرده
و يكنفر را كشته و يكنفر را زخمي كرده است.
جعفر قلي و
رضا جوزاني هنوز در كورديان و در محاصره بختياريها ميباشند. خوشبختانه بين
راهزنان اختلاف افتاده و بجان يكديگر افتادهاند. يكي از سركردگا نشان با 33 نفر
از افراد خود آنها را ترك گفته و به اصفهان رفته و اطلاعات دست اولي را در
اختيار مقامات اصفهان گذارده است. دو نفر ديگر از سركردگان كه در حال فرار بودند
توسط رضا جوزاني تحت نظر قرار گرفتند و افرادشان بين ساير گروهها تقسيم شدند تا
نتوانند فرار كنند.
سردار جنگ
اميدوار است كه بين راهزنان اختلاف بيشتري روي دهد و با همديگر بجنگند. اطلاعات
رسيده به سردار جنگ حاكي است كه رضا جوزاني و جعفر قلي به فكر فرار به محل مُطمئن تري بودهاند
ولي به علت وجود اختلاف بين افراد زير دست خود كه بالغ بر 400 نفرند و امكان دارد
اين دو نفر را ترك كنند، از فرار منصرف شده اند
سند پيوست
شماره 146
از: سركنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
18 مه،
1919
شماره
112
سواران
ماشاءالله خان افراد رجبعلي را تعقيب كرده و از قرار معلوم عدهاي از افراد
رجبعلي را كشته و اموال مسروقه را پس گرفتهاند. هنوز اين خبر تائيد نشده است.
سند پيوست
شماره 148
از: سر كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
21 ژوئن، 1919
تلگراف
رمز شماره
130
شجاع همايون
اخيراً به قتل رسيده و جنازه اش چند روز قبل وارد اصفهان شد.
جعفر قلي
دستگير و امروز وارد اصفهان شد. امروز مطلع شدم كه رضا نيز دستگير شده است .
من درخواست
كرده ام كه تحقيق دقيق و جامعي از جعفر قلي به عمل آيد تا معلوم شود كه در چه
مواردي و تا چه حدودي جعفر قلي با خاباروف Khabaroff رابطه داشته است.
سند پيوست
شماره 151
مدرك F.O.248/1242
از: سركنسول
انگليس دراصفهان
به: وزير مختار
انگليس در تهران
22ژوئن،
1919
تلگراف رمز
شماره 132
اگر دولت
تهران مايل است كه از شر ماشاءالله
خان راحت شود، به عقيده من در زمان حال بهترين فرصت پيش آمده است. زيرا در حدود
700 نفر از افراد پليس جنوب با 4 قبضه توپ و 4 مسلسل سنگين در اينجا بسر ميبرند و بسيار علاقمند
هستند كه در اين ماموريت شركت كنند. اين بهترين فرصت و موقعيت است كه ما بتوانيم
دولت تهران را وادار كنيم كه دستورات لازم را صادر كند. من اطمينان دارم كه كلنل
اورتون مطلب فوق را تائيد خواهد كرد.
ژاندارمري قم ميتواند راه شمالي ماشاءالله
خان را قطع كند. در حال حاضر ماشاءالله خان بيش از 300 نفر سوار ندارد.
(در زير نامه
با دستخط چنين نوشته شده است )
"با
وجود آنكه ماشاءالله خان در گذشته خدماتي در مورد امنيت جادهها به عمل آورده
است، ولي من تصّور ميكنم كه او خار قابل
ملاحظهاي در پوست دولت تهران است و دولت مركزي شديداً مايل است كه به حساب او
رسيدگي كند. آيا لازم است كه من در اين مورد با اعتلاءالدوله (وزير كشور) مذاكره
كنم "
e E.G.G. 23 ژوئن
"ماشاءالله
خان حدود دو ماه قبل از من تأمين خواست و
من با موافقت وثوقالدوله به او تأمين دادم كه
به تهران بيايد. مرتبه قبل كه من وثوقالدوله را ملاقات كردم از من خواست كه تأمين نامه
قبلي را از ماشاءالله خان پس بگيرم و به او بگويم كه اگر در مدت 10 روز به تهران
نرود، مدت تامين به سر
خواهد رسيد.
نواب صاحب نامهاي
به ماشاءالله خان بنويسيد: كه چون شما به مهلت داده شده توجهي نكرده ايد لذا اين
تامين ملغي ميشود."
M.L.
(تلگراف به
اصفهان 24 ژوئن، شماره 107 )
سند پيوست
شماره 152
از: سر كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
24 ژوئن،
1919
تلگراف
رمز شماره
135
عطف به تلگراف شماره 132 من.
پيشنهاد شده
است كه فريزر(كلنل) با ستون اعزامي پليس جنوب از فارس كه در اصفهان بسر ميبرد، به طرف جنوب برود و
به تعقيب راهزنان فراقا در مرز اصفهان ـ شيراز بپردازد و سپس به اصفهان مراجعت و
در عملّيات عليه
ماشاٌ الله خان شركت كند. البته اين در صورتي است كه پيشنهاد اين عمليات مورد
تصويب قرار گيرد.
به عقيده من
اين پيشنهاد اتلاف وقت و انرژي است، چون ماشاٌ الله خان بمراتب مُهمتر از
راهزنان فاراقا است و موفقيت عليه ماشاٌ الله خان بستگي به سرعت عمل و در خفا
انجام دادن عمليات است.
پس از اينكه
فريزر عمليات خود را با ماشاٌ الله خان تمام كرد، در راه مراجعت به فارس ميتواند با راهزنان فاراقا
روبرو شود و آنها را از
ميان بردارد.
سند پيوست
شماره 154
از: كلنل
اورتون در شيراز
به: وزير
مختار انگليس در تهران
25 ژوئن،
1919
تلگراف
رمز شماره
8/99/840 من
از طريق فريزر مطلع شدم كه كلنل هيگ (سر كنسول انگليس در اصفهان ) طرح عمليات جنگي بوسيله ستون
متعّلق به سوپر Soper را عليه ماشاءالله خان كه
آخرين دعوت دولت تهران را براي رفتن به تهران نپذيرفته است، تأئيد ميكند.
بر طبق اطلاع
من، ماشاءالله خان داراي نيروئي نيمه چريكي و نيمه نظامي و از نوع پياده نظام
است ، و تعداد آنها در حال حاضر از 500 نفر تجاوز نمي كند.
كه
ستون سوپر كه در اصفهان است بتواند از عهده ماشاءالله خان بر آيد و عليه او
بجنگد بدون اينكه با مشکلات زيادي روبرو شود ولي موقعيت عمومي و طرز تفكر و خط مشي
دولت تهران در اين مورد روشن نيست و نياز به بررسي دارد .
دولت تهران
با خود خواهي انتظار دارد كه اين عمليات جنگي توسط پليس جنوب و كوشش ستون سوپر و
بخرج دولت بريتانيا انجام شود و حتي حاضر نيست كه در اين عمليات با سوپر همكاري
كند.
هنوز سوپر
بطور رسمي از طرف دولت ايران به رسميت شناخته نشده است.
يك مدرك بد
ديگر در مورد ثبوت خط مشي دولت ايران همين رد در خواست ما براي تحويل ناصر ديوان
فراشباشي بما است. در مقابل كمكهاي فراواني كه سوپر به دولت ايران
كرده است، بجا بود كه دولت تهران فراش باشي را بما تحويل ميداد.
هوستون Hoston در مورد اجراي هر گونه عملياتي
در كاشان با من همعقيده است. من منتظر پيشنهادات صريح شما و دريافت دستورات از
هندوستان ميباشم.
(نامه فوق به
آدرس تهران فرستاده شده و كپيه آن به سيملا، اصفهان، و بوشهر ارسال گرديد.)
(در زير نامه
با دستخط نوشته شده است)
"
مطمئناً منظور كلنل اورتون اين است كه ما از دولت ايران بخواهيم كه تهران قواي
پليس جنوب را در حال حاضر به رسميت بشناسد؟ زيرا اين شناسائي به اين معني خواهد
بود كه ما از حرف خودمان كه در آينده پليس جنوب را در اختيار دولت تهران قرار
خواهيم داد صرفنظر خواهيم كرد!"
"در
مورد ناصر ديوان فراش باشي ، من مخالفتي ندارم كه تهران را تحت فشار قرار دهيم تا
او را بما تسليم كند.بشرطيكه اين پي گيري، با قول و قرارهاي شيراز توسط كلنل
هوستون در مورد دادن تأمين جاني به
فراش باشي، مغايرتي نداشته باشد "
C>G E.G.G. 27 ژوئن
سند پيوست
شمار 155
از: سر كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
30
ژوئن، 1919 شماره 147
ماشاءالله
خان پسر و برادرش را به تهران فرستاده و اعلام كرده است كه در عرض چند روز آينده
به تهران خواهد رفت.
بيشتر
ژاندامها قم را به قصد سلطان آباد ترك كردهاند. سلطان آباد در آينده مقّر فرماندهي
ژاندارمها به جاي قم خواهد بود.
سند پيوست
شماره 156
از: سركنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
4 ژوئيه،
1919
تلگراف
رمز شماره
141
عطف به
تلگراف شماره 114 شما
چون مدتي بود
كه از كاشان خبري نداشتم، با مامور تلگرافخانه كاشان تماس گرفتم تا از اقدامات ماشاءالله
خان با خبر شوم. در جواب مطّلع شدم كه
طبق گفته ماشاءالله خان امكان دارد كه او در ظرف چند روز آينده عازم تهران شود
ولي هنوز منتظر تلگراف برادرش از تهران است كه آيا صلاح است به اين سفر برود و يا
خير؟
اين عمل ماشاءالله
خان بنظر من گستاخي به دولت ايران و به شما ست. باوجود آنكه به او دستور داده شده
است كه به تهران برود، و با وجود گرفتن تأمين جاني هم از طرف دولت تهران و هم از جانب شما، او باز
هم به هيچكدام
توجهی نکرده
و منتظر توصيه برادرش است!
مهلت تأميني كه شما
به او داده ايد منقضي شده است با وجود اينكه به او يادآوري كرديد، لذا نيازي نيست
كه دوباره به او هشدار داده شود.
جسارتاً فكر ميكنم كه ستون پليس جنوب
بايد هر چه زودتر بحركت در آيد. چون ژاندارمها صميمانه مايل به همكاري با سوپر
نيستند، لذا بهتر است كه آنها در بين راه قم و كاشان باقي بمانند تا چنانكه ماشاءالله
خان قصد عقب نشيني به شمال يا شمال شرقي كرد، ژاندارمها جلوي اورا بگيرند. پليس
جنوب ميتواند مواظب ساير مناطق
باشد و بختياريها را آگاه سازد كه اگر ماشاءالله خان از محاصره فرار كرد، و
بطرف آنها رفت، جلويش را بگيرند.
(كپيه اين
نامه به شيرازارسال گرديد تا به اطلاع كلنل اورتون برسد.)
سند پيوست
شماره 157
از: سر كنسول
انگليس در اصفهان
به:
وزير مختار انگليس در تهران
6 ژوئيه،
1919
شماره
153
ماشاءالله
خان در رفتن به تهران در شك و ترديد است. شنيدم كه او از برادرش تلگرافي دريافت
كرده كه در تهران همه چيز امن و امان است. ولي محقّقالدوله كه
در تهران است تلگراف كرده و پيشنهاد نموده است كه فعلاً از حركت به تهران خودداري
تا مجدداً تلگرافي از وي دريافت كند.
اعزام
ژاندارمها از تهران به اصفهان براي ماشاءالله خان هشداري بود. ولي من فكر نمي
كنم كه او از دستور تهران پيروي كند و به تهران برود.
سند پيوست
شماره 159
خيلي فوری
از: سر كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
8 ژوئيه،
1919
تلگراف
رمز شماره
144
بازگشت به
تلگراف شماره 117 شما.
كلنل
فريزر و من فكر ميكنيم كه ژاندارمها بايد در قم بمانند تا زمانيكه ترتيب
كامل عمليات اردوكشي عليه ماشاءالله خان تكميل شود. ژاندارمها از طريق تلگراف
با تهران در تماس هستند و فقط چهار روز راه پيمائي تا كاشان فاصله دارند. بنابر
اين زمان كافي براي صدور دستورات وجود دارد تا در صورت لزوم ژاندارمها از قم به
طرف كاشان حركت كنند.
(در زير نامه
با دستخط چنين نوشته شده است)
"خيلي
فوري ـ آتشه نظامي از دولت تهران بخواهيد تا ژاندارمها را در قم نگهدارند."
سند پيوست
شماره 160
از: وزير
مختار انگليس درتهران
به: سركنسول
انگليس در اصفهان
8 ژوئيه،
1919
تلگراف
رمز شماره
119
قبل
از دريافت تلگراف شماره 144 شما، نخست وزير از من خواهش كرد كه به شرح زير به شما
اطلاع بدهم: به فضل الله خان (فرمانده گردان اعزامي ژاندارمري ) دستور داده شد كه به سمت
كاشان حركت كند و زمانيكه به حوالي كاشان رسيد، به ماشاءالله خان اولتيماتوم دهد
كه فوراً به تهران برود. در اين صورت جان او و اموالش در امان خواهد بود و چنانچه ماشاءالله
خان مايل به اطاعت از دستور نباشد، فضل الله خان به ماشاءالله خان حمله كند.
نخست وزير اميدوار است كه فريزر نيز با قواي خود از طرف ديگر وارد عمليات جنگي
عليه ماشاءالله خان شود و با ژاندارمري در اين مورد همراهي كند.
Cox وزير مختار
سند پيوست
شماره 161
از: سر كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
9 ژوئيه،
1919
تلگراف
رمز شماره
145
پيرو تلگراف
شماره 141 من.
ماشاءالله
خان چندين تلگراف براي من فرستاده و تقاضا كرده است كه مدت تأمين نامه اش
را تمديد كنيم. من به او توضيح دادم كه فقط وزير مختار ميتواند اين كار را انجام
دهد.
تصّور من اين
است كه ماشاءالله خان خيال رفتن به تهران را ندارد و ميخواهد به اين طريق ما را
عليه يكديگر بازي دهد و زمان لازم را بدست آورد و شايد اوضاع تا آن زمان از هر
لحاظ براي او آرامتر و از حالت وخامت خارج شود. در آن صورت او دوباره در موقعيتي
قرار خواهد گرفت كه ما را تهديد كند.(Snap his fingers at us )
(در زير نامه
بادستخط چنين نوشته شده است)
"آتاشه
نظامي"
E.G.G. 11 ژوئيه
سند پيوست
شماره 162
10 ژوئيه،
1919
از: وزارت
امور خارجه هند در دولت هندوستان
به: شارژ
دافرسفارت بريتانياي كبيردر
تهران
تلگراف
رمز شماره 24/1013
كپيه به
كنسولگريهاي شيراز،اصفهان، و بوشهر.
دولت
هندوستان تصويب كرد كه قواي فريزر(Colonel Frase ) بحالت آماده باش در آيند تا در صورت نياز عليه ماشاءالله خان
در كاشان بكار روند.
سند پيوست
شماره 163
از: وزير
مختار انگليس در تهران
به: سر كنسول
انگليس در
اصفهان
11 ژوئيه،
1919
تلگراف
رمز شماره 120
تلگراف
شماره 145 شما دريافت شد. من از ملاقات با برادر ماشاءالله خان خودداري كردم ولي
به او پيغام دادم كه مهلت تأمين نامه ماشاءالله
خان سپري شده است و تجديد نخواهد شد
وزير مختار Cox
وزير مختار Cox
سند پيوست
شماره 166
از: سر كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
13 ژوئيه،
1919
تلگراف
رمز شماره 159
ژاندارمهاي
اعزامي وارد قم شدهاند و فعلاً در آنجا منتظر هستند. تعدادآنها 650 نفر و داراي 7
قبضه توپ هستند. علي خان كاشكوني با 12 سوار از ماشاءالله خان جدا شده و به
ژاندارمها پيوسته است. ماشاءالله خان كاملاً نگران است و نمي تواند تصميم بگيرد
كه آيا دستور تهران را اطاعت كند و به تهران برود و يا با ژاندارمها روبرو شود و
يا از كاشان خارج شود. ولي امكان خروج از كاشان بيشتر از دو حالت ديگر است، چون او
خود را آماده فرار كرده است.
سند پيوست
شماره 167
از: سر كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
14 ژوئيه،
1919
تلگراف
رمز شماره
151
عطف به
تلگراف شماره 147 من .
ماشاءالله
خان به طور جدّي احساس خطر ميكند و دقيقاً كليّه حركات
ژاندارمها را زير نظر دارد. من گمان نمي كنم كه او در اطراف كاشان بجنگد. اگر او
بتواند به طرف سياه كوه و يا جندق برود، در هر يك از دو محل فوق شانس بيشتري خواهد
داشت و در اين وقت سال (تابستان) امكان تعقيب او وجود ندارد.
من
پيشنهاد ميكنم كه كلّيه اموال او
را در كاشان و اطراف كاشان به تصّرف در آوريم
. قواي ژاندارم قادر است مانع ورود مجّدد ماشاءالله
خان به كاشان شود.
(در زير نامه
با دستخط چنين نوشته شده است)
آتاشه
نظامي. E.G.G 15 ژوئيه
"آيا
شما ميتوانيد مفاد نامه را در
اختيار گلر آپ فرمانده ژاندارمري بگذاريد ؟ ما امروز عصر قرار است او را ملاقات
كنيم."
سند پيوست
شماره 179
از: سركنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
10 اوت، 1919
شماره
185
رجبعلي كه
مدتي خاموش بود دوباره فعّال و در جاده
تهران ديده شده است. جاده يزد امن نيست ولي ساير جادهها امن شدهاند.
فرماندار
دريافت خراج را از روي جادههاي تهران و بختياري بر داشته است.
سند پيوست
شماره 186
از: سر كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
14 سپتامبر،
1919
شماره
210
نايب حسين و
دو نفر از پسرانش به وسيله ژاندارمها دستگير شدند. هر سه نفر زخمي شدهاند و يكي
از پسرانش در وضع وخيمي بسر ميبرد. گزارش شده است كه اين سه نفر توسط افراد خودش كه
بطرفشان تير اندازي كرده بودند، زخمي شدهاند.
مردم كاشان
از دريافت خبر دستگيري نايب حسين و پسرانش در شادي بسر ميبرند و بطور دستجمعي براي
تماشاي زندانيها كه در تاريخ 8 سپتامبر وارد كاشان شدند رفتند. ضمناً شهر را
چراغاني كردهاند.
يكي از
هوادارن ماشاءالله خان در 7 سپتامبر، و يكي ديگر در 8 سپتامبر ،به دار آويخته
شدند.
5 نفر از
مخالفين سياسي دولت كه عبارتند از مستشارالدوله، مُحتشمالسلطنه،
مُعتضم الملك و
حاجي امين التجّار بوشهري كه
به كاشان تبعيد شده بودند، با اتومبيل وارد كاشان شده و در يكي از منازل ماشاءالله
خان اسكان داده شدند. آنها تحت نظر ژاندارمها ميباشند.
با همان
اتوموبيلي كه اين 5 نفر وارد كاشان شدند، نايب حسين و پسرانش را به تهران اعزام
كردند.
ژاندارمها
60 قبضه تفنگ از مهاباد جمع آوري كردند و سه نفر از مامورين معاون فرماندار
بختياري را خلع سلاح كردند چون باعث ناراحتي مردم شده بودند.
سند پيوست
شماره 187
11 اسد 1298 (برابر با اوت 1919)
کپيه
متن قرارداد تحت الحمايگي ايران و نسخه پيش نويس که با دست خط يکي از سه امضا
کننده اصلي(وثوقالدوله، نصرتالدوله فيروز،اکبر ميرزا صارمالدوله) تهيه
شده است، همراه با مکاتبات ديگري که مربوط به سخنراني لرد کرزن وزير خارجه انگليس
بمناسبت ضيافت رسمي شام در تاريخ 18 سپتامبر 1919 که بافتخار شاهزاده نصرتالدوله
وزير خارجه ايران
ترتيب داده شده بود.و ترجمه دو نامه از سر کاکس وزير مختار انگليس در تهران خطاب
به وثوقالدوله. به ضميمه ارائه ميشود.
سند پيوست
شماره 188
FO 248
1242
فتو کپي نامه
يکي از حجّت الاسلامها
به سرکار شريعتمدار حجته الاسلام و المسلمين آقاي اخوي حاج شيخ جمالالدين. در
باره دوري از سياست و پشتيباني از قرارداد تحت الحمايگي.(فتو کپي اصل نامه در بين
اسناد پيوست خارجي است.)
سند پيوست
شماره 191
از: سر كنسول
انگليس در اصفهان
به: وزير
مختار انگليس در تهران
5 اكتبر،
1919
شماره
237
بد
رفتاري و اخّاذي عزّت الله خان
در اردستان ادامه دارد و ماموران بابت عبور از جادهها به زور از مردم باج ميگيرند. ماموران فرماندار
هنوز به دهكدهها تجاوز و بزور پول دريافت ميكنند.
در
اوايل اكتبر 150 نفر ژاندارم بي اسلحه از تهران وارد كاشان شدند و با تفنگهائي كه
از گروه ماشاءالله خان بدست آمده بود مسلّح و بطرف اصفهان اعزام شدند. قرار است از اين ژاندارمها
براي پستهاي نگهباني جادهها استفاده شود.
سند پيوست
شماره 194
مطلب شماره 228
جادهها
دستبردهاي
كوچكي در نقاط مختلف جاده كوهرود ـ كاشان بوسيله اشخاصي كه صورت خود را پوشاندهاند
انجام ميگيرد. شايع است كه اين
دستبردها توسط افراد گروه ماشاءالله
خان انجام شده است. جاده يزد هنوز نا امن است ولي ساير جادهها امن ميباشند.
سند پيوست
شماره 201
روزنامه رعد.
مورخه 8
ژانويه،
1920
كاشان:
مقادير زيادي اسلحه و مهمات از مزرعه
فرح آباد پايگاه تابستاني مرحوم ماشاءالله خان بدست آمده است.
سند پيوست
شماره 202
اسناد مربوط
به اعتراض کشورهاي خارجي در مورد پيمان 1919
در اين اسناد
که در در ماههاي اوت سپتامبر و اکتبر 1919 منتشر شدهاند و بزبان انگليسي است،
روزنامههايي چون: واشينگتن پست، نيويورک سان، وست مينيستر گازت، ناي شين Nation))و دايلي هرالد (Daily Herald) نظريات خود را در مورد پيمان تحت
الحمايگي اعلام کردهاند.
No comments:
Post a Comment